جدول جو
جدول جو

معنی جیک و پیک - جستجوی لغت در جدول جو

جیک و پیک
سر و صدا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کُ)
آواز عطسه های پیاپی کسی که تازه سرما خورده باشد. پیک پیک
لغت نامه دهخدا
(کُ)
مرکب از شیک فرانسوی و پیک که مستقلاً معنی ندارد: شیک و پیک و مشتی. پیک از توابع شیک است. (یادداشت مؤلف). اما این دو کلمه با هم معمولاً به صورت صفت برای اشخاص بر زبان رانده می شود. (فرهنگ لغات عامیانه). رجوع به شیک و شیک پوش شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیک و پیک
تصویر پیک و پیک
آواز عطسه های پیاپی کسی که تازه سرما خورده باشد پیک پیک
فرهنگ لغت هوشیار
صحبت راز گونه و آهسته، جنبش آرام، حرکت آهسته
فرهنگ گویش مازندرانی
ریز و درشت
فرهنگ گویش مازندرانی